قدس آنلاین: هنوز مدت زمان زیادی از پایان دورهگردی الیوت آبرامز، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران که از تاریخ ۱۷ تا ۲۲ بهمن راهی قدس اشغالی، عربستانسعودی و امارات متحده عربی شد نمیگذرد که مقامات کاخ سفید اوایل هفته جاری خبر سفر ۱۰ روزه وزیر خارجه آمریکا را به هفت کشور اروپایی و آسیایی رسانهای کردند. مایک پمپئو از جمعه ۲۳ آبان، سفر خود را به فرانسه، ترکیه، گرجستان، اسرائیل، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی آغاز کرده و در ابتدا وارد پاریس شده و سپس به آنکارا رفته است. دورهگردی گسترده مقامات بلندپایه واشنگتن و حضور آنها در کشورهای پیرامونی جمهوری اسلامی در حالی صورت میگیرد که دونالد ترامپ، بازنده بزرگ انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا تا دو ماه دیگر کاخ سفید را بهاجبار ترک خواهد کرد و بر این اساس، این اقدام دقیقه نودی مقامات واشنگتن سؤالبرانگیز است و پرسشهای بسیاری در ذهن تحلیلگران سیاسی ایجاد کرده است.
با نگاهی گذرا به سفر ادوار گذشته مقامات آمریکایی به کشورهای منطقه، بحث مقابله با آنچه اقدامات ثباتزدای ایران عنوان شده و مهار قدرت منطقهای جمهوری اسلامی، یکی از موضوعات بحث با طرف مقابل بوده و در سفر اخیر نیز همینگونه است. نباید از یاد برد یکی از سیاستهای مهمی که در دولت ترامپ بهویژه پس از خروج ایالاتمتحده از توافقنامه هستهای برجام در نوع رابطه با تهران در پیش گرفت، «فشار حداکثری» بود که به باور مقامات کاخ سفید قرار بود جمهوری اسلامی را به زانو درآورد و به پای میز مذاکره بکشاند. «دونالد» امیدوار به پیروزی در ماراتن ۲۰۲۰ با تشویق رژیمصهیونیستی و آلسعود این رویه را اوج بخشید و امیدوار بود در صورت تکیه زدن بر اریکه قدرت در کاخسفید بتواند با بهرهبرداری از اهرم تحریمهای وضعشده، کشورمان را وادار به سازش کند. اما ترامپ شکست تلخی خورد و در نهایت مجبور خواهد بود به شکل تحقیرآمیزی کاخ سفید را ترک کند.
آنچه محافل آمریکا پس از این شکست مطرح کردند این بود که او به ایران باخت نه بایدن. این رویه و حذف ترامپ از رأس هرم قدرت در کاخسفید، کشورهایی را که در طول این سالها همواره پشت هر حرکت ضد ایرانی بودند، نگران کرده و تور سیاسی مقامات آمریکا در منطقه را در وهله نخست میتوان برای اطمینانبخشی به این دولتها در جهت تداوم حمایت واشنگتن از آنها ارزیابی کرد. واشنگتن همچنین به دنبال آن است با تداوم اقدامات دیپلماتیک هر چند ظاهری نشان دهد با وجود این چرخش قدرت در کاخ سفید، سیاستهای آنها در ضدیت با ایران تغییر نکرده و همچنان همانند گذشته تقابل با تهران ادامه خواهد داشت. از طرف دیگر این حرکت به نفع سیاستهای رژیمصهیونیستی و اعراب مرتجع منطقه در ترویج پروژه ایرانهراسی نیز هست. محور سازشکار که به دلیل عادیسازی روابط با تلآویو زیر فشار افکار عمومی جهان اسلام قرار دارد، همچنان ترجیح میدهد با پنهان شدن پشت موضوع ایران، اهداف خود را دنبال کند و سفر مقامات آمریکایی در این زمینه قابل تحلیل است.
با اینحال برخی در روزهای اخیر پا را از گلیمشان درازتر کرده و از امکان اقدام نظامی محدود دولت ترامپ علیه جمهوری اسلامی سخن رانده و اقدامات دیپلماتیک واشنگتن را نیز تا حدی به همین موضوع مرتبط دانستهاند. روزنامه نیویورک تایمز هم بهتازگی در گزارشی مدعی شده رئیسجمهور آمریکا در نشستی در کاخ سفید گزینه حمله به تأسیسات هستهای ایران در هفتههای آینده را با مشاوران خود در میان گذاشته ولی با مخالفت قاطع آنها مواجه شده است. موضوع اقدام نظامی آمریکا علیه اهدافی در خاک ایران آنهم در تنها چند ماه باقی مانده از حیات دولت ترامپ به چند دلیل چیزی جز شوآف تبلیغاتی و بازار گرمی نیست: علت نخست به مشکلات داخلی در ایالات متحده باز میگردد. واشنگتن امروز با شکاف عمیق در حاکمیت و از سوی دیگر افزایش درگیریهای اجتماعی روبهرو است که این مسئله جلو هرگونه ماجراجویی جدید آمریکا را سد خواهد کرد. ضمن اینکه ترامپ برای هر اقدام نظامی باید موافقت کنگره را جلب کند و این قطعاً امری بعید است. از طرفی نیروهای نظامی و امنیتی ما امروز در اوج اقتدار قرار دارند که این مسئله فکر هر حملهای به خاک کشورمان را از سر دشمنان بیرون میکند. در نتیجه به نظر میرسد مطرح شدن بحث اقدام نظامی علیه ایران از سوی امپراتوری رسانهای جهان غرب هدفی جز اثرگذاری بر محاسبات و سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی نداشته و خریداری ندارد.
نظر شما